ماه رمضان در آسایشگاه ۱۴
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۳۴۳۰۲
یکی از جلوههای زیبای رفتارهای اسرای ایرانی در اسارت در هر ماه رمضان چون تابلوی زیبایی خود نمایی میکرد.
مشرق - ادبیات اردوگاهی آزادگان ایرانی در زندانهایی دشمن بعثی عجین با معارف بسیاری است. در کمپهای اسرای ایرانی در عراق تقابل دو فرهنگ دیده میشود؛ از یک سو فرهنگ رفتاری اسرای ایرانی که بیانگر ارزشهای اسلامی و انسانی رزمندگان ایرانی بود و در مقابل رفتارهای خشن، سرکوبگرانه و غیر انسانی دشمنان بعثی به وضوح نمایان شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از جلوههای زیبای رفتارهای اسرای ایرانی در اسارت در هر ماه رمضان چون تابلوی زیبایی خود نمایی میکرد. این رفتارها سبب میشد حتی برخی از نگهبانان بعثی نیز تحت تأثیر قرار بگیرند.
در این نوشتار روایت آزادۀ گرامی آقای علیاکبر امیر احمدی از حال و هوای آسایشگاهشان را در کتاب آسایشگاه ۱۴ خواهیم دید.
***
با شروع ماه رجب و تکرار هرروزۀ دعای «یا من ارجوه لکل خیر و...» اردوگاه به سمت حالوهوای ماه مبارک رمضان پیش میرفت.
باوجوداینکه بچهها از لحاظ جسمی وضعیت مناسبی نداشتند و وضعیت سحری و افطاری هم چندان تعریفی نداشت، بهمنظور آمادگی روحی و معنوی، از ماه رجب و شعبان با شور و شعف مقدمات ورود به ماه رمضان را فراهم میکردند.
باآنکه اکثر اسرا در طول سال، روزهای دوشنبه، پنجشنبه و اول، وسط و آخر هرماه را روزه میگرفتند، با فرارسیدن ماه رجب، روزهگرفتن در این ایام همگانی میشد.
از نیمۀ شعبان به بعد، با تشکیل جلساتی برنامههای افطار، سحر، خواندن ادعیه و حتی پیشبینی برگزاری نماز عید فطر در دستور کار قرار میگرفت.
با شروع اولین ماه رمضان، مشکلات روزهداری در اسارت بیشتر خودش را نشان داد. خیلی محبت کردند و در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۶۲، برابر با اول ماه رمضان، به هر آسایشگاه چند متر شلنگ دادند تا نیمهشب آب برای مصرف داشته باشیم. ساعت ۴ عصر وارد آسایشگاه میشدیم و درها قفل میشد. ساعت ۷ عصر از هر آسایشگاه پانزده نفر بیرون میرفتند تا قصعهای از آب آبگوشت هر یک برای ده نفر بگیرند. افطار ساعت ۸:۳۰ بود. سحری برنج سفید میدادند. از شب نوزدهم ماه رمضان اجازه دادند قرآن بهصورت آهسته قرائت شود ولی خباثت بعثیها تمامی نداشت. غروب ۲۱ ماه رمضان به آسایشگاه شماره ۲ رفتند و ضمن ضرب و شتم اسرا، افطاری آنها را روی زمین ریختند.
سال اول مفاتیح نداشتیم و تعداد معدودی دعاهای بلند ماه رمضان مثل دعای افتتاح، دعای سحر، دعای ابوحمزه و دعای جوشن را حفظ بودند، باید این دعاها بهاندازۀ کافی نوشتهشده و در بین دوستان پخش میشد. بچههای خطاط، در ساعات مناسب و با گذاشتن نگهبان، دعاها را مینوشتند. جمع محفوظات دوستان بهصورت مکتوب درآمد و تکثیر شد، در قالب یک مفاتیح دستنوشته به همۀ آسایشگاهها داده شد. این مجموعه شامل اکثر دعاها و زیارتنامهها بود. دعای کمیل، ندبه، سمات، مناجات خمسه عشر، مکارم اخلاق و... هرکس توشهای از این محفوظات داشت با دیگری قسمت میکرد. آرام و زیر لب میخواند و بقیه تکرار میکردند.
نگهداری ادعیه و جاسازی آن باید مخفیانه انجام میشد. اگر آن را پیدا میکردند، برای بچهها دردسر میشد.
دعاها در ماه مبارک رمضان بهنوبت استفاده میشد. قرآن در اردوگاهها تقریباً بسته نمیشد، مگر وقتیکه ناچار بودیم برای نظافت از آسایشگاه خارج شویم. حتی نیمههای شب افرادی بیدار میشدند تا بر اساس نوبتشان قرآن را تلاوت کنند.
بعثیها با روزهداری مخالفت نمیکردند؛ اما با حواشی آن مانند ادعیه و نماز جماعت، بسیار مخالف بودند و ما سعی میکردیم با مراقبتهای امنیتی، این کارها را انجام دهیم. برای بچهها، بسیار مهم بود که شب اول ماه مبارک غسل کنند.
وقت سحر، تعدادی دعای سحر را شروع میکردند، بقیه با این برنامه بیدار میشدند. گروهی مسئول آماده کردن سحری بودند. در حین سحری، بارها لحظات مانده تا اذان را اعلام میکردند. بچهها مقید بودند از چند دقیقه مانده به اذان صبح، از خوردن امساک کنند.
بعد از خوردن غذای مختصر سحری، منتظر میشدیم تا اذان را بگویند. اگر وضعیت مناسب بود، نماز جماعت و دعای کوتاه ماه مبارک بعدازآن خوانده میشد و برنامۀ جمعی بهپایان میرسید تا افرادی که مایل بودند استراحت کنند.
فروردین ۱۳۶۴ تسلیم خواستۀ ما شدند و به هر آسایشگاه، یک مفاتیحالجنان بزرگ و یکی هم منتخب دادند. از این مفاتیحها حداکثر استفاده را میبردیم تا اینکه در تاریخ ۷ آبان ۱۳۶۶ آنها را از ما گرفتند ولی ازآنجاکه میدانستیم روزی این کتاب ارزشمند را جمع خواهند کرد، بچههای هر آسایشگاه قسمتهای مهم آن را از مفاتیح بامهارت جدا و در محلهایی جاسازی کرده بودند. بعثیها به دعا خیلی حساس بودند. وقتی از فردی دعای کوچک سادهای میگرفتند، انگار بمبی از او گرفتهاند.
سال اول و دوم که هنوز جان و حال و رمقی داشتیم باآنکه ماه رمضان مصادف با تابستان بود، فعالیتهای طول روز تعطیل نمیشد؛ اما برخی از فعالیتها را جابهجا میکردیم؛ برای مثال، برنامههای ورزشی به نزدیک افطار موکول میشد تا انرژی بچهها تحلیل نرود.
از نیم ساعت مانده به غروب، حالوهوای آسایشگاه عوض میشد. سکوتی عمیق بر آسایشگاه سایه میانداخت. هر کس به نحوی راز و نیاز میکرد. وقتی اذان مغرب میشد، برادر غلامعلی سروانی با صدای ملکوتیاش ندای ربنا سر میداد و پسازآن، اذان میگفت. گاهی هم برادر حمزه محمدی با صدای زیبایش اذان میگفت.
ما هم با رعایت نکات ایمنی و صدای خفیف، گروهی ربنا میخواندیم تا همه برای افطار جمع شوند. برخی قرآن میخواندند. برخی ذکر میگفتند. عدهای هم بساط سفره را آماده میکردند.
بعد از دعای ربنا و اذان و نماز مغرب، با ذکر «اللهم لک صمنا» همه باهم سر سفره میآمدیم و با یکی دوتا شیرینی پیژی و یک لیوان کوچک بهاصطلاح چای شیرین افطار میکردیم. بعد از نماز عشا نیز قدری از جیرۀ غذایمان را میخوردیم.
بعد از افطار، برای دیدوبازدید، بعضی دوستان به سراغ دوستانشان میرفتند. در بهترین حالت، با قدری شکر که در آب ریخته میشد، بهاصطلاح شربتی آماده میشد و مراسم پذیرایی انجام میگرفت. این شکر در صورتی موجود بود که میزبان با سهمی از شهریۀ ماهانهاش موفق به خرید آن میشد یا هنوز شکرش تمام نشده بود. در شبنشینی ما خاطراتی از ایران، جبهه و موضوعاتی دیگر بیان میشد و بهجای خودمان برمیگشتیم.
تنها منبع آب ما برای افطار که کمی آب را خنک میکرد همان حبانۀ آسایشگاه بود که نهایتاً پنجاه شصت لیتر آب داشت. حبانه که جنسش از سفال بود، مثل کوزههای قدیم عمل میکرد و چند درجه آب را خنک میکرد. در آن هوای گرم، مجبور بودیم برای آب مقسم در نظر بگیریم تا همه بتوانند یکی دو لیوان از آب آن استفاده کنند.
ظهرها هوا بهشدت گرم میشد و بدن نحیف اسرا که از سوءتغذیه رنج میبرد، در برابر گرما کمطاقت میشد. ما که با توجه به امکانات موجود، برای هر مشکلی راهحلی تدارک میدیدیم، برای این مشکل هم دست به ابتکار زدیم. برای خنکشدن، کفنیهای لاشههای گوشت یخی را که از جنس نخ بود خیس میکردیم و آن را روی صورت و بدنمان میانداختیم و در زیر پنکۀ آسایشگاه دراز میکشیدیم تا برای لحظاتی هم که شده قدری خنک شویم.
فضیلت شبهای قدر چیزی نبود که از دست بدهیم. هر طور بود غسل شب قدر را در برنامۀ خودمان میگنجاندیم. دعاهای ماه رمضان روح آمادۀ اسرا را به آتش میکشاند. وقتی میخواندیم «اللّهم فک کلّ اسیر»، صدای هقهق گریهها بالا میرفت. «اللهم اکس کلّ عریان» را منطبق با وضع خودمان میدانستیم. «اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک» را با تمام وجود ندبه میکردیم و اینچنین بود که ماه مبارک برای ما حالوهوای دیگری داشت و فرصتی برای رشد معنوی ایجاد میکرد.
سال اول و دوم دعاها را زیر پتو و با چه مشقتی میخواندیم ولی از سال سوم توانستیم بنشینیم و انفرادی دعاهای وارده را بخوانیم. با کمی تلاش دعاهای افتتاح، جوشن کبیر، سحر و دعاهای «یا علی...» و «اللهم ادخل» را حفظ شده بودم.
برای اینکه چای تا افطار خیلی خنک نشود، سر سطل چای را میپوشاندیم، دور آنها را پتو میپیچیدیم و با طناب میبستیم.
برادر سیدعلیاکبر حسینی که قبلاً به لبنان اعزام شده بود و با احمد متوسلیان کار کرده بود، در شیرینیپزی مهارت داشت؛ زیرا پدرش شیرینیپزی داشت. ایشان با استفاده از شکر، تخممرغ و موادی که اسرا با پولشان از حانوت تهیه کرده بودند، میتوانست هرماه رمضان یکبار زولبیا و بامیه برایمان درست کند. هرچند تلخی یادآوری خاطرات گذشتهمان بیش از شیرینی این زولبیا و بامیه بود.
تعداد کسانی که در آسایشگاه ما روزه نمیگرفتند به شمارۀ انگشتان دودست هم نمیرسید. این بندگان خدا از بیماریهای سخت دستگاه گوارش رنج میبردند و باید در طول سال هم گروه کمیل برایشان نان را تویست (برشته) میکرد و با کمک همه، از شیر خشکهای خریداریشده از حانوت، پنیر درست میکرد. این آمار در کل اردوگاه در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۶۷ بیش از صد نفر بود که براثر بیماری، در روزهای آخر ماه رمضان نزدیک به سیصد نفر رسید.
در هنگام سحر، دو ساعت مانده به اذان صبح، درهای آسایشگاه باز میشد تا مسئولان غذا بروند قصعهها را پر از غذا کنند و بیاورند.
برای درست کردن نانشیرینی پیزی، پیت هفده کیلویی را از یک قسمت ارتفاع آن، بریده و بهصورت طبقهای درست میکردند و سینیهایی که به حالت کشویی و مخصوص آن درست کرده بودند، داخل آن میچیدند. در قسمت پایین و وسط این فر ابداعی، به اندازة روی بخاری علاءالدین سوراخی دایره مانند درآورده بودند. دری هم برای آن درست کرده بودند. پسازآنکه با خمیرهای نان و شکر، مادۀ پیزی را درست میکردند، آنها را در این طبقات چیده و روی والور میگذاشتند.
حاجآقا ابوترابی برای دعاهای روزانۀ ماه مبارک رمضان، شرحهای عارفانهای نوشته بود که موردعلاقۀ بچهها بود.
حاجآقا ابوترابی در طول سال، معمولاً در هفته در یک یا دو آسایشگاه از مسائل اخلاقی، صبر، تحمل و جهاد برای بچهها سخن میگفت و همچنین در مناسبتها و هنگامیکه موضوع مهمی پیش میآمد سخنرانی میکرد ولی در ایام ماه رمضان هرروز سخنرانی اخلاقی داشت. شبکۀ مخفی تبلیغات برای سخنرانی ایشان اطلاعرسانی میکرد. در هنگام سخنرانی حاجآقا ابوترابی، باآنکه نگهبانان متوجه موضوع میشدند، از پنجرهها فاصله میگرفتند و در وسط حیاط اردوگاه با هم صحبت میکردند.
برادران مسلم بهوند، عبدالمجید رشیدپور، باقر سیرابی، غلامرضا اسدی، حسین مندنیزاده، ابوالقاسم تختی، عباس جمالپور، علیاکبر عدالتیان، صفر شانکی و من سخنان حاجآقا ابوترابی را روی کاغذهای سیگار لف خیلی ریز مینوشتیم، برای اینکه بتوانیم آنها را از بعثیها قایم کنیم و بعد از آزادی با خودمان بیاوریم؛ چون فکر میکردیم وقتی آزادشویم، ما را تفتیش میکنند؛ هرچند بعد از آزادی، خیلی راحت آمدیم و آنها را هم راحت آوردیم. [۱]
آقای وجیاللهی میگفت من محافظ شخصی حاجآقا ابوترابیام. ایشان برنامههای حاجآقا را تنظیم میکرد و هنگام صحبت حاجآقا نگهبان میگذاشت و خیلی به ایشان علاقه داشت. خودش هم به نگهبانها سرکشی میکرد. بعضی مواقع هم که میخواست با آمدن نگهبان صحبت حاجآقا قطع نشود، یکی دو تا از بچههای خوشصحبت عربزبان را مأمور میکرد که مخ سربازها را به کار بگیرند و حواسشان را پرت کنند یا آن را مشغول پینگپنگ کنند.
گرفتن روزۀ قرضی هم یکی از مشکلات ما بود. به بیداری ما در شب حساس بودند. در زمستان یک سال، در نیمهشبی با سروصدای سرباز عراقی از خواب بیدار شدیم. یکی از دوستان آسایشگاه که از اسرای عملیات رمضان بود، ساعت سه نیمهشب بیدار شده بود تا مقداری نان صمون را با چراغ برشته کند و با آن سحری بخورد؛ چراکه میخواست روزۀ قرضی بگیرد. سرباز عراقی که متوجه بیداری او شده بود، وارد آسایشگاه شد و با ضربوشتم اسیر، فریاد میزد: «ایران روزه نمیگرفتید، حالا میخواهید روزۀ قرضی بگیرید.»
***
برادر آزاده دکتر علیاکبر امیراحمدی وقتی به اسارت نیروهای دشمن درآمد بیست بهار از عمر پربرکتش گذشته بود. ۹۰ ماه اسارت صحنهای بود که توانست از آن بهرههای قابلتوجهی ببرد. حفظ کل قرآن، همنشینی با حجتالاسلام علیاکبر ابوترابی - سید آزادگان- تمرین ورزشهای رزمی، مدیریت آسایشگاه اسرا و یادگیری صبوری، مهربانی و ازخودگذشتگی ازجملۀ بهرۀ وی از اسارت است.
در این خاطرات با نقش اساسی و ارزشمند حجتالاسلام ابوترابی در هدایت و رهبری آزادگان بیشتر آشنا میشویم. در این خاطرات میخوانیم چنانچه حاجآقاابوترابی در بین آزادگان نبود چه خطرات بزرگی آزادگان را تهدید میکرد. خاطرات مربوط به حاجآقا ابوترابی ازآنجهت حائز اهمیت هست که تعدادی از آنها منحصر بهفرد است. (از مقدمه کتاب آسایشگاه ۱۴)
کتاب آسایشگاه ۱۴، خاطرات برادر آزاده علیاکبر امیراحمدی در ۳۶۰ صفحه با کوشش محمدمهدی عبداللهزاده ازسوی دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان سمنان توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
**محمد مهدی عبدالله زاده[۱]. این یادداشتها را چندین سال قبل، پسر حاجآقا ابوترابی از من به امانت گرفت تا بعداً پس بدهد که ظاهراً هنوز بعداً نشده است.
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا ماهواره نور سال جهش تولید اخبار بورس حجت الاسلام ابوترابی ماه مبارک رمضان حاج آقا ابوترابی اسرای ایرانی ماه رمضان ماه مبارک علی اکبر بعثی ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۳۴۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اما و اگرهای قانون سربازی؛ پاسخ به شبهات اصلی خانوادهها
۳۰ مهر سال گذشته سازمان وظیفه عمومی فراجا در اطلاعیهای از کاهش سهماهه خدمت سربازی خبر داد. در این اطلاعیه گفته شده بود که در راستای اجرای طرح تحول خدمت وظیفه عمومی و به منظور ایجاد عدالت در مدت خدمت دوره ضرورت، متناسب با محل خدمت و نوع مأموریتهای محوله، با پیشنهاد ستادکل نیروهای مسلح و تصویب فرمانده معظم کل قوا مدت خدمت دوره ضرورت سربازان حین خدمت و مشمولانی که از این پس به خدمت اعزام میشوند، سه ماه کاهش یافت.
به گزارش شرق، همچنین گفته شده بود تمامی سربازانی که برابر مفاد و شرایط این ابلاغیه به خدمت اعزام و بهصورت بومی یا غیربومی و با مأموریتهای مختلف در سازمانهای نیروهای مسلح بهکارگیری شده یا از این پس بهکارگیری میشوند، از این کاهش برخوردار میشوند.
مقرر شده بود مدت زمان خدمت آنها از حداقل ۱۴ ماه و متناسب با محل خدمت و مسافت آن تا محل سکونت و همچنین مأموریتهای محوله در مناطق عملیاتی یا عادی تا حداکثر ۲۱ ماه محاسبه شود. ملاک بومی یا غیربومی بودن هم بر اساس فاصله محل سکونت تا یگان خدمتی سربازان اعلام شده بود. درصورتیکه این مسافت کمتر از ۲۰۰ کیلومتر باشد، سرباز بومی و چنانچه این فاصله بیشتر از ۲۰۰ کیلومتر باشد، سرباز غیربومی محسوب خواهد شد.
یک هفته بعد، نمایندگان مجلس با اکثریت آرا مدت خدمت سربازی را میانگین ۱۲ ماه تعیین کرده و مقرر کردند که مشمولان بالای ۳۰ سال با دو فرزند از خدمت سربازی معاف شوند.
طبق بند (ت) ماده ۱۰۲ لایحه برنامه هفتم توسعه، ستادکل نیروهای مسلح مکلف خواهد شد بهمنظور تحکیم دفاع از استقلال، تمامیت ارضی کشور، استفاده از ظرفیتهای ملی و ایجاد انگیزه لازم برای جوانان در انجام خدمت وظیفه و رشد تعالی و توانمندسازی و افزایش مهارتهای آنها در طول سالهای اجرای برنامه هفتم توسعه نسبت به مواردی اقدام کنند؛ یکی از این موارد کاهش خدمت سربازی به میانگین ۱۲ ماه اعلام شده بود.
همچنین جایگزینی سایر عضویتها، تعیین تکلیف مشمولان غایب و دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاههای معتبر خارج از کشور که به تأیید وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و شورای عالی آموزش حوزههای علمیه میرسد. البته این مصوبه هم به سیاق سایر مصوبات نمایندگان درباره لایحه برنامه هفتم توسعه کل کشور برای تبدیلشدن به قانون به تأیید شورای نگهبان و ابلاغ از سوی رئیسجمهور به دستگاههای اجرائی نیاز داشت.
سال نو شد و درنهایت ۲۵ فروردین امسال، ابوالفضل ابوترابی، نماینده نجفآباد در مجلس خبر داد که قانون کاهش دوره سربازی و تعیین تکلیف مشمولان غایب باید حداکثر تا شهریورماه اجرائی شود. او گفت که آییننامههای اجرائی این طرح باید تدوین شود تا در نیمه اول سال جاری اجرائی شود. او در توضیحاتی اعلام کرده بود که ستادکل نیروهای مسلح در طول اجرای برنامه هفتم توسعه، باید نسبت به کاهش خدمت سربازی به میانگین ۱۴ ماه البته با احتساب مدت آموزشی و نیز از طریق جایگزینی با سایر عضویتها و تعیین تکلیف مشمولان غایب، اقدام کنند.
او گفته بود که مدت خدمت سربازی حداکثر ۱۴ ماه است. البته بسته به چهار نوع منطقه آبوهوایی متغیر است و در شرایط بد آبوهوایی در مناطق مرزی مدت خدمت سربازی به ۹ ماه با آموزشی کاهش یافته است. ابوترابی تأکید کرده بود که آییننامههای اجرائی این طرح باید تدوین شود تا در نیمه اول سال جاری اجرائی شود. او همچنین به موضوع مهم دیگری هم اشاره کرده بود: «این مصوبه به تعیین تکلیف مشمولان غایب توسط ستادکل نیروهای مسلح و نیز دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاههای معتبر خارجی، تأکید کرده است. همچنین طبق این مصوبه مشمولان بالای ۳۵ سالِ دارای دو فرزند یا بیشتر، از خدمت وظیفه عمومی معاف میشوند».
پاسخ به شبهاتدر چند ماه اخیری که بحث قانون سربازی داغ است، ابهامات و شبهات مختلفی نیز از سوی خانوادهها و از سوی کاربران در شبکههای اجتماعی مطرح شده است. به تازگی ایرنا خبر داده که برخی از خانوادهها در تماس با این خبرگزاری گفتهاند که کسری سهماهه خدمت سربازی برای فرزندانشان اجرائی نمیشود. به همین دلیل حسین زاهدی، معاون اجتماعی سازمان وظیفه عمومی فراجا در توضیح این شبهات گفته است: «متأسفانه این برداشت اشتباه ناشی از آگاهی ناکافی نسبت به قوانین است. درصورتیکه هیچ تفاوتی میان شهرهای مختلف وجود ندارد و فقط موضوع مناطق عملیاتی یا غیرعملیاتی بر کسری خدمت اثرگذار است. طبق قانون خدمت سربازی برای تمامی مشمولان ۲۴ ماه بود که سال گذشته به ۲۱ ماه کاهش یافت. اما نکتهای که افراد بهخصوص والدین مشمولان به آن توجه نمیکنند، موضوع بومی و غیربومی بودن سرباز است که عمده اعتراضات در کسری سه ماه خدمت ناشی از همین مسئله است».
او گفته است که طبق قانون سربازی افراد بومی باید ۲۱ ماه خدمت سربازی را بگذرانند و هیچ کسری شامل حال آنان نخواهد شد. اما مدت خدمت سربازی برای افراد غیربومی ۱۸ ماه است که شامل کسانی که در شهر خود یا نزدیکی محل سکونت خدمت میکنند، نمیشود». موضوع مهم دیگر این قانون، مناطق عملیاتی و درگیر عملیات است که روی مدت خدمت اثرگذار است. او دراینباره توضیح داده: «طبق تقسیمبندی محل خدمت به مناطق عادی، عملیاتی و عملیاتی درگیر، مدت خدمت نیز متفاوت خواهد بود. برای خدمت در مناطق عملیاتی و عملیاتی درگیر دیگر وضعیت بومی و غیربومی مطرح نیست و میزان خدمت بسته به شرایط منطقه است».
موضوع مهم دیگری که مشمولان خدمت سربازی و خانوادههای آنها باید در نظر بگیرند، این است که مناطق عملیاتی براساس شرایط هر نهاد نظامی شامل ارتش، سپاه و انتظامی متفاوت است. این تعریف با توجه به نوع خدمت و مأموریتی که در خود آن نهاد تبیین شده، در میزان خدمت سربازی اعمال میشود. نکته مهم دیگر این است که تمامی مناطق مرزی مناطق عملیاتی محسوب نمیشوند. زاهدی در این زمینه هم توضیحاتی داده است: «برخی مناطق مانند حاشیه دریای خزر برای تمامی نیروها منطقه عملیاتی درگیر محسوب نمیشود. با وجود اینکه این مناطق نیز در فضای آبی به عنوان استان مرزی محسوب میشوند، اما برای تمامی نیروهای نظامی منطقه عملیاتی تعریف نشده است. فقط ممکن است برخی از رستههای نظامی خود را به عنوان محل عملیاتی تعریف کرده باشند».
امریه ثابت استبا وجود بحثهای بسیار و تبصرهها و نکات ریز و درشت درباره مدت خدمت سربازی، امریه همچنان ۲۴ ماه است. رئیس سازمان وظیفه عمومی فراجا دراینباره گفته است همه سربازانی که بهصورت امریه در دستگاههای غیرنظامی مشغول به خدمت میشوند، همچنان مدت خدمت آنان ۲۴ ماه است. امریه سربازی یکی از روشهای گذراندن دوره خدمت نظام وظیفه است. در این شیوه شخص بهجای گذراندن دوره سربازی در یکی از پادگانها، خدمت سربازی خود را در سازمانهایی مانند وزارت نیرو، قوه قضائیه، شهرداری یا نهادهایی مانند آستان قدس رضوی میگذراند.
همچنین امکان گذراندن دوره خدمت به صورت امریه در شرکتهای دانشبنیان نیز وجود دارد. البته سربازی که امریه دریافت میکند، ابتدا باید دو ماه دوره آموزشی خود را مانند بقیه بگذراند و سپس دوره امریه خود را که مدت ۲۲ ماه به طول میانجامد، در آن اداره یا سازمان مشغول به کار شود.
مشوقهای سربازیبه تازگی جزئیات مشوقهای سربازی هم اعلام شده است. به گفته مشاور عالی فرمانده قرارگاه مرکزی مهارتآموزی کارکنان وظیفه نیروهای مسلح، این امر به منظور ترویج فرهنگ مهارتآموزی و ایجاد انگیزه و تشویق جوانان به مهارتآموزی، مشوقهایی برای سربازانی که قبل از اعزام به خدمت سربازی مهارت یاد میگیرند، در نظر گرفته شده است.
او از ۱۰ مشوق برای سربازان ماهر خبر داده است؛ اعطای یک ماه کسری خدمت، تعیین سازمان محل خدمت، تعویق اعزام به مدت حداکثر شش ماه، انتخاب استان محل خدمت، بخشش اضافهخدمت سنواتی سربازان، استفاده از یک ماه مرخصی، اعطای یک درجه بالاتر، استفاده از سرباز ماهر به عنوان کمکمربی و مربی در نیروهای مسلح، بهکارگیری تخصصی در داخل نیروهای مسلح و اولویت برای استخدام در نیروهای مسلح.
آنطورکه او گفته است، هر فرد حداکثر از یک مشوق میتواند استفاده کند و حین ثبت نام بر اساس اولویتبندی، میتوانند تا چهار مشوق را برای خود انتخاب کند؛ «مهارتآموزان به چهار گروه دورههای کوتاهمدت، فارغالتحصیلان هنرستانهای فنی و حرفهای و کار و دانش، گروه پزشکی و پیراپزشکی، فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها تقسیم میشوند. دورههایی که در فنیوحرفهای، جهاد کشاورزی، جهاد دانشگاهی، فناوری اطلاعات و… سپری میشوند، کوتاهمدت هستند.
این گروه با کسب ۲۴۰ امتیاز میتوانند از بالاترین مشوق استفاده کنند و اگر فردی امتیاز کمتری کسب کند، از مشوقهای کمتری بهرهمند میشود». موسی کمالی توضیح داده است که افراد برای ثبتنام برای بهرهمندی از این مشوقها، میتوانند به سامانه سخا پلیس مراجعه کنند؛ «اعزامیهای تیرماه به بعد میتوانند از این مشوقها بهرهمند شوند و شامل افراد حین خدمت نمیشود. افراد حداقل دو ماه قبل از اعزام به خدمت باید نسبت به ثبتنام اقدام کنند و از ۱۵ اردیبهشتماه اعزامیهای تیرماه به بعد میتوانند اقدام کنند».